فولیکول چیست؟ تقسیمات سلولی +فرآیندلقاح
اووسیت و سلول های اطراف آن را فولیکول می گویند.
تعدادفولیکول ها در موقع تولد ۲ تا ۴ میلیون و در زمان بلوغ به ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار عدد می رسد ، در طول دوران باروری فقط ۴۰۰ فولیکول در تخمک گذاری فعال هستند .
از حوالی هفته ۸ تا ۱۳ حاملگی اوو گونی ها وارد مرحله تقسیمات میوری شده و در مرحله دیپلوتن پروفاز از اولین مرحله تقسیم میوزی متوقف می شوند و به همان ترتیب تا زمان بلوغ باقی می مانند . به این سلول ها اووسیت یا تخمک اولیه ( primary oocyte ) گفته می شود .
اووسیت اولیه توسط یک لایه از سلول های فولیکول مسطح احاطه می شوند که به این لایه سلولی Pregranulosa و به مجموع این دو ( اووسیت اولیه و لایه پره گرانولوزا ) ( قطر ۲۰ میکرون ) فولیکول ابتدایی ( primordial follicle ) گفته می شود .

با ادامه روند تکامل ، سلول های پره گرانولوزا از حالت مسطحی به مکعبی درآمده و از طریق تقسیمات میتوزی تکثیر یافته و در نهایت یک لایه تک سلولی ( ۱۵ سلول ) موسوم به لایه دانه دار ( granulosa layer ) را تشکیل می دهند . سلول های گرانولوزا گلیکوپروتئینی ترشح کرده و دور اووسیت را احاطه می کند که به آن - زونا پلوسیدا (لایه موکوپلی ساکارید) Zona pellucida گفته می شود .

دراین مرحله ، اندازهٔ اووسیت نیز کمی افزایش می یابد . به این مرحله از تکامل فولیکول ، فولیکول اولیه ( primarg follicle ) گفته می شود .

مراحل اولیه «تکامل فولیکول» مستقل از اثر «گونادوتروپین» هاصورت می گیرد ولی مراحل بعدی نیازمند تحریک گونادوتروپین ها است و به همین دلیل روند تکامل فولیکولی تا قبل از بلوغ ناقص بوده و فولیکولها دچار آترزی می شوند .

تحت تأثیر گونادوتروپین در هر سیکل قاعدگی تعداد ۳ تا ۱۵ فولیکول اولیه (ابتدایی) شروع به ادامه رشد کرده و سلول های گرانولوزا تکثیر یافته و تشکیل چند ردیف سلولی را می دهند و بین آنها gap juncation و گیرنده های گونادوتروپینی ظاهر شده و قطر اووسیت به حدود ۸۰ میکرون می رسد ( قطر فولیکول حدود ۲۰۰ میکرون ) . همچنین در اطراف لایهٔ دانه دار ، سلول های شبه فیبروبلاستی مشتق از بافت استرومای تخمدان باهم متعدد شده و تشکیل لایه تکا ( theca lager ) را می دهند که بعداً خود به تکای داخلی و خارجی تقسیم می شود . به این مرحله از تکامل فولیکولی ، فولیکول پیش حفره ای ( Preantral Follicle ) گفته می شود. بین لایه گرانولوزا و تکا یک غشاء پایه موسوم به «تیغه پایه» (basal lamina) قرار دارد .
در مراحل اولیه تکامل فولیکولی ، سلول های گرانولوزا فقط دارای گیرنده های FSH و سلول های تکا فقط دارای گیرنده های LH هستند
LH از طریق تحریک سلول های تکا موجب سنتز آندروژن ( اندروستن دیون و تستوسترون ) از کلسترول ( خصوصاً کلسترول نوع LDL ) می شود . از طرفی آندروژن تولید شده وارد سلول های گرانولوزا (مقداری نیز وارد گردش خون ) شده و در آنجا تحت تأثیر FSH و سیستم آنزیمی آرئوماتاز تبدیل به استروژن ( استرادیول ، استرون و نهایتاً استرادیول ) می شود . بافولیکول اولیه در حال رشد و تکامل به طرف فولیکول پیش حفره ای ادامه رشد و تکامل فولیکول های پیش حفره ای میان سلول های گرانولوزا مایع «ترانسودا »ترشح و تجمع یافته و بتدریج حفرات کوچکی ( antrum ) داخلی فولیکول تشکیل شده که در نهایت این حفرات کوچک به هم متصل شده و حفره واحدی را می سازند . به این مرحله ، فولیکول حفره ای یا ثانویه ( antral or secondrg follicle ) گفته می شود .
درون این حفره فولیکولی مقادیر متفاوتی از استروژن ، اندروژن و FSH وجود دارد . تا روز چهارم قاعدگی تفاوتی در اندازه فولیکول های حفره ای وجود ندارد و تا روز هشتم ، فولیکولی که قرار است در آینده تخمک گذاری کند موسوم به فولیکول غالب یا منتخب ( dorninant or recruitment ) مشخص خواهد شد .
فولیکول غالب چیست؟
مکانیسم اصلی انتخاب یک فولیکول به عنوان فولیکول غالب وجود تفاوت در میزان استروژن و FSH مایع درون حفره و تعداد گیرنده های FSH فولیکول است.
بدین ترتیب که افزایش غلظت استروژن خون باعث مهار ترشح FSH می شود و کاهش FSH منجر به افت سنتز استروژن و افزایش تولید آندروژن در فولیکول ها می شود .
اما از آنجایی که غلظت استروژن و FSH و تعداد گیرنده های FSH داخل فولیکول غالب بالا است ، لذا تغییرات فوق فقط بر روی سایر فولیکول ها اعمال می شود . البته خود فولیکول غالب از طریق تولید و ترشح استروئید و پروتئین های inhibin و تنظیم کننده فولیکول باعث مهار رشد و آترزی(atresia)انسداد سایر فولیکول ها می شود ،بطوریکه برداشتن فولیکول غالب باعث ادامه روند رشد آنها می شود .
البته عامل اصلی تعیین کننده طول مدت فاز فولیکولر پروتئین inhibin است .
تخمک گذاری (Ovulation)
برخلاف اثر مهاری مطلق استروژن ( خصوصاً استرادیول ) بر روی ترشح FSH . استروژن در غلظت های پایین بر روی ترشح LH اثر مهاری ولی با غلظت بیش از Pg/ml ۲۰۰ ( برای مدت حداقل ۵۰ ساعت ) اثر تحریکی دارد .
این پدیده مهم باعث شروع افزایش شدید و ناگهانی فرکانس و (فعالیت عضلانی)آمپلی تود GnRH و ترشح LHشده که به آن موجLH - LH surge -گفته شده که ۳۵ تا ۴۴ ساعت قبل از تخمک گذاری رخ می دهد . علاوه بر این ، در ترشح FSH نیز تغییرات مشابه ای ،ولی با شدت کمتری رخ می دهد .
موج LH باعث چهار واقعه در تخمدان می شود که در نهایت موجب تخمک گذاری می شود :
۱ - لوتئینیزاسیون سلول های گرانولوزا و تکا
۲- افزایش تولید پروژسترون
۳- از سرگیری فولیکول حفره ای یا ثانویه
۴ - ورود عروق خونی به داخل فولیکول پاره شده و آماده سازی آن جهت تبدیل به جسم زرد .
در حوالی تخمک گذاری اندازه فولیکول غالب به حداکثر رسیده ( ۱ تا ۲ سانتیمتر ) و در مجاور کورتکس قرار می گیرد .
به این مرحله از تکامل فولیکولی ، فولیکول بالغ یا گرافین ( mature or Graafian Follicle ) گفته می شود .
تخمک گذاری حدود ۲۴ تا ۳۶ ساعت بعد از پیک استرادیول و ۱۰ تا ۱۲ ساعت بعد از پیک LH رخ می دهد . شروع موج LH که حدود ۳۶ ساعت قبل از تخمک گذاری رخ می دهد ، قابل اعتمادترین روش تخمین زمان تخمک گذاری است .
تخمک گذاری در بهار معمولاً در حوالی صبح و در پاییز و زمستان معمولاً حوالی غروب رخ می دهد .
پروستاگلاندین ها (واکنش های التهابی در سطح تخمدان و فولیکول ) نقش مهمی در روند تخمک گذاری داشته و در بیمارانی که مشکل نازایی دارند ، توصیه می شود از مصرف مهارکننده های سنتز پروستاگلاندین ها ( از جمله NSAID ) خودداری کنند ./منبع:مجله زنان،مامایی ونازایی

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:اصلاحات واضافات درمنابع ومأخذ انجام گرفته است،
دهخدامی نویسد:گامت . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) نام هر یک از سلولهای جنسی در گیاهان و جانوران ، تولید مثل و بقای نسل بوسیله ٔ دو سلول مولد نر و ماده به نام گامت صورت میگیرد و معمولاً گامت ماده [ در گیاهان بنام اُئوسفِر ] درشت تر است ثابت مانده و گامت نر برای تشکیل تخم بجانب او متوجه میگردد. تولید مثل مزبور را که در نباتات عالی صورت می گیرد هتروگامی مینامند. بالعکس در نباتات پست دو گامت مولد تخم از حیث ساختمان و شکل با یکدیگر مشابه اند و از این جهت تولید مثل آن ها را ایزوگامی می نامند تشکیل تخم یعنی حرکت گامت نر بجانب گامت ماده در گیاهان شامل سه دوره است : دوره ٔ اول - گرده افشانی . دوره ٔ دوم - تندیدن یا جوانه زدن دانه ٔ گرده . دوره ٔ سوم - لقاح .
تفاوت گامت باهاگ(اسپور)چیست؟
گامت،توانایی لقاح دارد ولی قابلیت تکثیرندارد واماهاگ ،برعکس،توانایی تکثیرداردولی توانایی لقاح ندارد

گامت به سلول های جنسی گفته می شود و از ترکیب دو گامت جنسی نر و ماده در لقاح، تخم و یا زیگوت شکل می گیرد.
منشا گامت ها سلول های زایای بدوی است. سلول های زایای بدوی نیز از یکی از لایه های جنینی به نام اپی بلاست منشا گرفته و سپس به کیسه زرده مهاجرت و در نهایت هفته پنجم جنینی به گنادها (غدد تناسلی) می رسند (در مطالب بعدی به توضیح بیش تر لایه های جنینی و چگونگی شکل گیری کیسه زرده می پردازیم). در گناد فرآیند گامت زایی (اووژنز در جنس مونث و اسپرماتوژنز در جنس نر) را طی و به اسپرم و یا اووسیت متمایز می شوند.
اووژنز: هم زمان با بلوغ اووسیت جهت آمادگی برای لقاح ، سلول های مختلفی با ایفای نقش حمایتی اطراف آن را احاطه می کنند.
اووسیت و سلول های اطراف آن را فولیکول می نامند.

پس از مهاجرت سلول های زایای بدوی به تخمدان، تمایز آن ها آغاز و به اووگونی تبدیل می شوند. سلول اووگونی با لایه سلول های پهن اپی تلیالی احاطه شده است.

سلول های اووگونی برای افزایش در تعدادشان به تقسیمات میتوزی خود ادامه می دهند اما تنها برخی از آنها به اووسیت اولیه تمایز می یابند.
تقسیمات میتوزی ادامه دارد بطوریکه در ماه پنجم تعداد آنها به هفت میلیون می رسد. پس از آن مرگ سلولی در سلول های اووگونی شروع می شود و در نهایت در ماه هفتم اکثر اووگونی ها دژنره می شوند.
اووسیت اولیه سلولی است که در دوران جنینی در مرحله پروفاز میوز׀ متوقف می شود که این توقف تا بلوغ جنسی دختران ادامه دارد. به سلول اووسیت اولیه پوشیده شده از سلول های پهن اپی تلیالی فولیکول بدوی و یا «پری موردیال» گفته می شود. پس از بلوغ و تحت تاثیر هورمون های جنسی (یا گنادوتروپین ها که از هیپوفیز ترشح می شوند و هورمون لوتئینیزه کننده[(LH و هورمون محرک فولیکول(FSH) نام دارند]
رشد فولیکول های اولیه به صورت گروهی شکل می گیرد، اما تنها یک فولیکول موفق به رسیدن به مرحله تخمک گذاری می شود و مابقی دژنره(Degenerate) می گردند.
دژنره شدن(Degenerate) یعنی فاسدمی شوند،ازبین می روند.
با ترشح هورمون لوتئینیزه کننده و ادامه میوز׀ تحت تاثیر آن، تبدیل سلول های اپی تلیالی از حالت پهن به مکعبی صورت می گیرد تا در نهایت به سلول های گرانولوزا تمایز می یابند. در این زمان، ترکیب اووسیت و گرانولوزا فولیکول اولیه نام می گیرند.
در ادامه تمایز «مورفولوژیکی» فولیکول، بین سلول های گرانولوزا و «اووسیت» لایه «گلیکوپروتیینی» به نام منطقه شفاف و یا «زوناپلوسیدا» و در بخش خارجی گرانولوزا دو لایه سلولی به نام« تکا »داخلی و خارجی شکل می گیرد.

«سلول های تکا»((theca)در واقع همان سلول های بافت هم بند تخمدان می باشند.

«انتقال فولیکول« از مرحله پره آنترال به مرحله اولیه آنترال، از نظر وابستگی به گنادوتروپین (Gn) و سرنوشت فولیکول (رشد در مقابل آترزی) مرحله «ماقبل آخر» رشد است.
درادامه رشد «فولیکول» در میان سلول های «گرانولوزا» مایعی پر می شود و فضایی را به شکل حفره و به نام «آنتروم» بوجود می آورد. این اتفاق سبب جدا شدن گروهی از سلول های «گرانولوزا» و احاطه شدن «اووسیت» توسط آن ها می گردد.
به این دسته از گرانولوزاها «کومولوس اووفوروس »و به فولیکول شکل گرفته فولیکول ثانویه(گراف) می گویند.
هم زمان با تکوین و رشد «فولیکول» تحت هورمون FSH، سلول های «گرانولوزا» به همراه سلول های تکا قدرت ترشح هورمون «استروژن» را پیدا می کنند. رفته رفته «ترشح استروژن» افزایش یافته و با اثر بر «هیپوفیز» سبب پیک(اوج) LH می گردد.
پیک این هورمون سبب کامل شدن تقسیم میوز׀ و ورود به تقسیم میوز ׀׀ می شود، اما در مرحله متافاز متوقف می شود. در این مرحله فولیکول در حالت پیش تخمک گذاری قرار دارد و اوسیت، اوسیت ثانویه نام می گیرد. در نهایت، غلظت بالای استروژن سبب متورم شدن منطقه ای در فولیکول (به نام استیگما) و سپس پاره شدن آن و خروج اوسیت ثانویه می شود.
آنچه که از فولیکول بدون اوسیت باقی می ماند جسم زرد نام دارد که با داشتن قدرت ترشح هورمون پروژسترون، در صورت شکل گیری لقاح رحم را برای پذیرفتن جنین آماده می کند. اما اگر باروری رخ ندهد جسم زرد به جسم سفید تبدیل شده و از میزان ترشح پروژسترون کاسته می شود و در نهایت خون ریزی قاعدگی اتفاق می افتد.
میوز از دو تقسیم پیاپی هستهٔ یاخته به نام میوز نخستین و میوز دوم تشکیل شدهاست که هر کدام خود مراحل پروفاز، متافاز، آنافاز و تلوفازرا دارند. مرحلهٔ دوم میوز بسیار شبیه میتوز است. طولانیترین مرحلهٔ میوز در میوز نخستین، پروفاز است.

تخمک آزاده شده که همچنان در متافاز میوز׀׀ متوقف است، توسط شرابه های لوله رحم به سمت رحم کشیده می شود و سپس انقباضات رحمی سبب راندن آن به سمت قسمت داخلی تر رحم می گردد. رحم مکان رسیدن اسپرم و تخمک به یکدیگر و شروع باروری می باشد. تنها زمانی اوسیت ثانویه میوز׀׀ خود را کامل می کند که لقاح رخ دهد

منبع : جنین شناسی انسانی لارسن/Larsen’s Human Embryology
***

تکامل انسان با لقاح آغاز می شود، فرایندی که در آن اسپرماتوزوئید(spermatosoon) جنس نر و«اووسیت»(oocyte) جنس ماده با هم یکی می شوند و موجود زنده جدیدی را با نام تخم یا زایگوت(zygote) ایجاد می کنند. سلولهای زایای هر دو جنس نر و ماده با تقسیم میوز (meiosis) و تمایز سلولی(cytodifferentiation) برای عمل لقاح آماده می شوند.
هنگام آماده شدن برای عمل لقاح، سلولهای زایای زن و مرد دچار تغییرات متعدد کروموزومی و ظاهری می شوند که این فرایند را گامتوژنز(gametogenesis) می نامند.
تغییرات کروموزومی، طی تقسیمات میوزی به وجود می آیند. در تقسیم میوز اول، کروموزومهای مشابه، جفت می شوند و ماده ژنتیک خود را رد و بدل می کنند؛ در تقسیم میوز دوم، DNA سلولها دو برابر نمی شود و در نتیجه هر سلول صاحب تعداد هاپلوئید کروموزوم و نیمی از DNA موجود در یک سلول طبیعی تنه ای می شود. بدین ترتیب، گامت های رسیده ی نر و ماده، به ترتیب 22+Y یا 22+X کروموزوم خواهند داشت.
سلولهای زایشی انسان یا سلولهای زایای بدوی (primordial germ cells) در پایان هفته سوم در دیواره کیسه زرده ظاهر می شوند.
روند تبدیل سلول زایای بدوی به گامت رسیده را در جنس نر، اسپرماتوژنز و در جنس ماده اووژنز می نامند.
در جنس ماده، سلولهای زایای بدوی به «اووگونی »تمایز می یابند.
پس از تقسیمات مکرر، تعدادی از آنها به اووسیت اولیه تبدیل می شوند که بلافاصله پس از تشکیل، اولین تقسیم میوز را آغاز می کنند. تا ماه هفتم، تمام اووسیت های اولیه تقسیم میوز اول را آغاز کرده اند و اغلب آنها را تک به تک لایه ای از سلولهای فولیکولی پهن احاطه کرده است. این دو قسمت با هم فولیکول بدوی را با هم می سازند.

اووسیتهای اولیه تقسیم میوز اول را کامل نمی کنند و تا هنگام بلوغ فرد، در مرحله« دیپلوتن »می مانند. هنگام تولد، تعداد کلی آنها از ۲ میلیون وهفتصدهزار متغیر است.
با آغاز بلوغ، تعدادی از فولیکول های بدوی در هر چرخه ی تخمدانی شروع به تکامل می کنند ولی اغلب تنها یکی از آنها کاملا ررسیده می شود. در طول فرایند، از یک اووسیت اولیه، یک اووسیت ثانویه و یک جسم قطبی به وجود می آید و اووسیت ثانویه، یک اووسیت رسیده و یک جسم قطبی دیگر را به وجود می آورد. به این ترتیب، از هر اووسیت اولیه، یک اووسیت رسیده و سه جسم قطبی ایجاد می شود.
در جنس نر، سلولهای بدوی تا هنگام بلوغ غیرفعال می مانند و سپس در هنگام بلوغ به اسپرماتوگونی تمایز می یابند.
این سلولهای بنیادی، اسپرماتوسیت اولیه را ایجاد می کنند که به نوبه ی خود با انجام دو مرحله ی پی در پی تقسیم میوز، چهار اسپرماتید را به وجود می آورند. اسپرماتیدها نیز دچار مجموعه ای از تغییرات می شوند« اسپرمیوژنز »که شامل بخش های زیر است:
a) شکل گیری آکروزوم،
b) متراکم شدن هسته،
c) تشکیل گردن، قطعه میانی و دم
d) از بین رفتن بخش اعظم سیتوپلاسم
مدت زمان لازم برای تبدیل اسپرماتوگونی به اسپرماتوزوئید بالغ، حدود ۶۴ روز است.
منبع: جنین شناسی لانگمن(Langman's Medical Embryology)
***
انتقال جنین در مرحله بلاستوسیست

به طور معمول انتقال جنين در روش هاي کمک باروري (لقاح خارج رحمی)، دو روز بعد از گرفتن تخمک (اووسيت) یعنی در مرحله امبریو یا زمانی که جنين در مرحله ۲ يا ۴ سلولي به سر مي برد، صورت مي گيرد که در واقع زمانی است که به طور طبيعي تخمک پس از لقاح به رحم مي رسد و شرايط محيطي مناسبي براي بقاي جنين در رحم وجود دارد.
اما در شرایطی می توان با توجه به تعداد تخمک های لقاح یافته، شرایط و سابقه بیمار و صلاحدید متخصص جنین شناسی، به منظور انتخاب جنین بهتر با رشد و کیفیت مناسب و بهبود کیفیت لانه گزینی جنین، کشت جنین ها و انتقال آن ها را تا روز سوم و یا مرحله بلاستوسیست ادامه داد؛ زیرا انجام موفقیتآمیز بارداری مستلزم اتصال بلاستوسیت به دیواره رحم میباشد.
در حقیقت بلاستوسیت جنین یا رویانی است که بعد از لقاح، مدت حدود۵ روز رشد کرده است و به دو نوع سلول مختلف تقسيم شده است. سلول هاي سطحي(تروفكتودرم) که نهايتا جفت را تشكيل مي دهند و توده سلولي داخلي که تبديل به جنين مي شوند .
يک بلاستوسيست سالم در روز ششم از مخاط پوششي خود ( زونا پلوسيدا ) سر بر مي آورد و ۲۴ ساعت پس از سر بيرون آ وردن در مخاط داخلي رحم قرار مي گيرد .
برای رسیدن به مرحله بلاستوسیت، جنین درون انکوباتور (Incubator) در بخش جنین شناسی کشت داده میشود تا جنين تکامل بيشتري پيدا کند که در طی این مرحله، جنین هایی که اختلالات ژنتیکی یا کروموزوم غیر طبیعی دارند از بین می روند؛ بنابراین پس از طی این زمان و رشد مناسب جنين، می توان یک یا حداکثر دو جنین را که کيفيت بهتر و پتانسيل رشد بـیشتری دارند، برای انتقال به درون رحم زن انتخاب نمود و عمل انتقال را انجام داد که همین امر خود مي تواند بر روي موفقيت روش هاي کمک باروري تاثير گذار باشد.
از سوی دیگر فعال شدن ژنوم جنيني (محتوای ژنتیکی هر فرد شامل DNA هسته، کلروپلاست و میتوکندری) پس از مرحله ۴ يا ۸ سلولي رخ مي دهد، بنابراين تعيين کيفيت جنين براساس ژنوم جنيني در روز دوم امکان پذير نبوده و انتخاب جنين بصورت دقيق صورت نمي گيرد . اين درحالي است که انتقال جنين با کيفيت مناسب باعث افزایش موفقيت به ميزان ۴۰ تا ۵۰ درصد در روش هاي کمک باروري مي باشد.
نین تعداد جنینهای انتقالی در مرحله بلاستوسیست کمتر از تعداد انتقال آنها در مرحله امبریو (در دو روز اول) می باشد؛ زیرا قدرت اتصال بلاستوسیست به جداره رحم در مقایسه با مراحل تکاملی قبلی جنین بسیار بیشتر است. امروزه در اکثر کشورهای دنیا تنها یک بلاستوسیست در هر سیکل درمانی منتقل میشود که این امر خود یکی از مزایای انتقال جنین در مرحله بلاستوسيست می باشد زیرا از اهداف اصلی لقاح آزمایشگاهی، ايجاد حاملگي تك قلويي داخل رحمي است که در این روش می توان جنین هاي كمتر و با کیفیت مطلوب تری را منتقل نمود که باعث کاهش احتمال حاملگي چند قلويي و عوارض ناشی از آن و افزایش آمار زايمان هاي سالم می شود.
علیرغم فوايد انتقال جنين در مرحله بلاستوسيســت مانند افزایش احتمال لانه گزینی، كـاهش خطر چندقلويـي و امكـان بررســي و ارزيابي ژنتيكي جنين، انتقال بلاستوسيست براي همه زوج ها مناسب نيست و مقداري ريسك نیز دارد. در تعداد كمي از بيماران، هيچكدام از جنین ها به مرحله بلاستوسيست نرسيده و به تدريج از بين مي روند که اين موضوع به از بين رفتن كل جنین ها مي انجامد.
تصميم گيري براي كشت و انتقال بلاستوسيست به عواملي بستگي دارد كه شامل سن بيمار، سن تخمك، تعداد تخمك هاي بارورشده، موفقيت قبلي لقاح خارج از رحمي، و شايد مهمتر از همه اينها كيفيت جنین (رويان) و شمارش سلول در روز سوم انجام كشت مي باشد./های ماما
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تخم در فرایند میتوز، کروموزوم های تخم بعدازتکثیر ، مجزا می شوند که نتیجه اش دو سلول یکسان است. (کروموزوم، حامل DNA والدین) سلول های ایجاد شده از فرایند میتوز، توتی پوتنت (totipotent) نامیده می شوند. تخم فرآیند میتوز را برای حدود ۵روز ادامه می دهد و یک توپ کوچک متشکل از چند صد سلول به نام بلاستوسیست به وجود می آید.
بلاستوسیست یک لایه خارجی از سلول هایی به نام تروفوبلاست دارد که در نهایت جفت محافظ را تشکیل می دهند.
در داخل لایه تروفوبلاست، گروهی از سلول ها به نام توده سلولی داخلی وجود دارند. موجود زنده ای که در مرحله بین سلول تخم تا جنین (fetus) است رویان (embryo) نامیده می شود و سلول ها، سلول های بنیادی جنینی نامیده می شوند.

فولیکول های تخمدانی محل ذخیره تخمک ها هستند و هورمون های جنسی زنانه مانند پروژسترون و استروژن را تولید می کنند. فولیکول ها در هرسیکل یک تخمک را بالغ می کنند که قدرت باروری داشته باشد.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاعات بیشتردربارفولیکول وشکل گیری "رویان"جنین واختلالات احتمالی دربارداری به این لینک مراجعه کنید:ضمناً اصلاحات واضافات درمنابع ومأخذ استفاده شده انجام گرفته است،
http://pirastefar.blogfa.com/post/3599