ماجرای توهین پاپ به اسلام چه بود؟پاسخ رهبرانقلاب
ماجرای توهین پاپ به اسلام چه بود؟
سخنرانی جنجالی پاپ بندیکت شانزدهم دربارهٔ اسلام در پی اظهارات پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیکهای جهان، در روز سه شنبه۱۲ سپتامبر ۲۰۰۶(۲۱ شهریور ۱۳۸۵) در دانشگاه رگنسبورگ آلمان ایجاد شد. پاپ مدرک دکترای الهیات خود را نیز از این دانشگاه دریافت کرده بود. وی در نطق خود که دربارهٔ «عقیده، منطق و بازتابها در دانشگاه» بود. سخنانی از یک امپراتور مسیحی قرن چهاردهم مانوئل دوم قسطنطنیه که به یک مسافر ایرانی گفته بود رانقل کرد:
محمد(حضرت محمدبن عبدالله=پیامبراسلام) برای جهان فقط شرارت و اعمال غیرانسانی به ارمغان آورده و از جمله دستور داده که دین را با زبان شمشیر گسترش دهید.
پاپ:اسلام براساس خشونت بنیان نهاده شده.. دین اسلام با خردورزی و تعقل بیگانه است.
پاپ درسفربه آلمان،دانشگاهی که به آن تعلق خاطردارد(رگنزبرگ=رگنسبورگ)
ویادآورخاطرات دوران ریاستش دراین دانشگاه بوده-روز ۲۱ شهریور ۱۳۸۵(۱۲سپتامبر۲۰۰۶)
سخنرانی می کند ودربخشی ازسخنرانی بااستنادبه گفتگوی مانوئل دوم پالایولوگوس سرباز ،پسرژان پنجم(حاکم امپراتوری مسیحی بیزانس۱۳۷۳،جانشین پدر).
مانوئل دوم :متولد:۱۳۵۰میلادی..مرگ ۱۴۲۵...حکومت:۱۳۹۱-۱۴۲۵
ژان(پدر)به مشکلات مالی برخورد ومقروض شد،وی برای تهیه منابع مالی به «وینز»رفت وامادرآنجا بازداشت شد وپسربزگش که جانشینش بود،هیچ کمکی نکرد ولی مانوئل به کمکش شنافت ..این موردموجب شده که «ژان»پس ازآزادی آندرونیکوس چهارم را ازحکومت عزل کند و(فرزنددیگرش،مانوئل دوم)را به تخت قدرت بنشاند واین موضوع موجب شدکه «آندرونیکوس چهارم»علیه پدرش کودتامی کند وسرانجام به دستگیری وبازداشت وکورشدنش منجرشد،یعنی پدراورکورکردوبعدزندانیش کرد.
آقای پاپ به گفتگوی همین مانوئل با یک اندیشمند ایرانی،«استنادکرده که وی براین باوربوده که خشونت لازمه اشاعه دین است ودین اسلام باخردورزی و تعقل بیگانه است».
این اظهارات پاپ موجب واکنش مسلمانان کشورهای مختلف اسلامی شد،درترکیه(همانجایی که برنامه سفربعدیش بود)تظاهرات شد واین سخنان رامحکوم کردند.
علمای الازهرودیگراندیشمندان مصری اعتراضات خودرااین جمله سخیف پاپ رسانه ای کردند.
درفلسطین ونوارغزه تظاهرات راه افتاد
مراکش اولین کشوری بود سفیر خود را از واتیکان احضار کرد.
علمای لبنان نیزواکنش نشان دادند.
احمد ابوالغیث وزیر خارجه مصر، در گفتگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس، خواهان توضیح پاپ شده و گفته است که این سخنان، نشانه عدم شناخت از اسلام است. شورای روابط مسلمانان امریکا، سخنان پاپ را "نادرست و تفرقه افکن" خوانده است. پاکستان، سفیر واتیکان در اسلام آباد را احضار کرده تا مراتب نگرانی دولت پاکستان در مورد اظهارات پاپ را به وی ابلاغ کند.
اعتراض رهبرانقلاب(آیت الله خامنه ای)به سخنان پاپ:درایران
جنبه مهم تر سخنان بسیار تاسف انگیز پاپ، سیاست های استکباری پشت پرده اینگونه اظهارات یعنی کمک به بحران آفرینی مذهبی، قرار دادن پیروان مذاهب مختلف در مقابل یکدیگر و جلوگیری از همکاری ملت ها و پیروان مذاهب الهی است.
زورگویان جهانی، ادامه حیات خود را در گروی بحران آفرینی مذهبی در جامعه بین المللی می دانند و پاپ با سخنان خود عملا به این سیاست ها کمک کرده است.
ما از بوش توقعی نداریم چرا که برای قدرت ها و کمپانی های غارتگر جهانی کار می کند، اما این سخنان از یک مقام ارشد روحانی مسیحی بسیار مایه تاسف و تعجب است./ دیدار با دست اندرکاران ستاد اقامه نماز۲۷شهریور ۱۳۸۵.
حوزه های علمیه بیانیه دادند،درنمازگزاران جمعه راهپیمایی کردند.
«پاپ» ناچارشد،دست به توضیحات وتوجیهات بزند،واتیکان طی اعلامیهای اظهارکرد که پاپ به پیروان اسلام احترام میگذارد و از سخنان او در باره پیامبر اسلام، سوء برداشت شده است.
پس از چند روز که واکنشهای متعددی به سخنان پاپ صورت گرفت پاپ بندیکت شانزدهم در دیدار عمومی خود با کاتولیکها اظهار کرد که خشم مسلمانان سراسر جهان پس از سخنرانی هفته گذشته وی به علت یک سوءتفاهم ایجاد شده و خواستار احترام به تمام ادیان و به ویژه مسلمانان شد. بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیکهای جهان تصریح کرد که بخشهایی از سخنرانی وی که موجب اهانت به مسلمانان شد دیدگاه شخصی وی نبوده است.
پاپ بندیکت شانزدهم برای جبران اشتباهش، سفیران کشورهای اسلامی،نمایندگان مسلمان ایتالیا و همچنین پل پوپارد رئیس شورای پاپی گفتگوی بین ادیان را در اقامتگاه تابستانیش در واتیکان دعوت کرد.
نسخه نهایی سخنرانی مناقشه برانگیز پاپ در آلمان را در پایگاه اینترنتی خود قرار داد. در نسخه نهایی سخنرانی پاپ که هم اکنون در پایگاه اینترنتی واتیکان قرار دارد پاپ پینوشتهایی را به متن اصلی اضافه کرده است.
«متاسفانه در جهان اسلام این نقل، خود به عنوان ابراز دیدگاه شخصی من تلقی شده که در نتیجه آن خشمی قابل درک پدید آمد. امیدوارم خواننده این متن بی درنگ متوجه شود که این جمله دیدگاه شخصی من از قرآن نیست، چرا که برای قرآن به عنوان کتاب مقدس یک دین بزرگ احترام قائل هستم. در نقل قول این متن از امپراطور مانوئل دوم سعی داشتم رابطه بین ایمان و استدلال را نشان دهم.
**
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این اعتراضات موجب تجدیدنظرجناب«پاپ»شد.
وی در ۱۸ دی۱۳۹۴(۸ژانویه۲۰۱۶) درجریان حمله به یک کلیسا که توسط یک مسلمان انجام گرفته بود:
حمله تروریستی بر یک کلیسای کاتولیک در شمال فرانسه، انزجار و بهت زیادی را برانگیخت. پاپ فرانسیسکو با توجه به سایر حملات تروریستی اخیر توسط مسلمانان افراطی، در قبال رد بنیادی اسلام هشدار می دهد. رهبر کلیسای کاتولیک به هنگام پروازش از کراکوف به روم که به مناسبت روز جهانی جوانان به آنجا آمده بود گفت: «این درست و برحق نیست که اسلام یک دین خشونتبار معرفی شود،تقریباً در همه ادیان یک گروه کوچک افراطی ها وجود دارند.»
پاپ گفت: «وقتی که من در مورد خشونتگرایی اسلامی سخن می گویم، باید در مورد خشونتگرائی مسیحی نیز حرف بزنم.»
افراطیون درهمه ادیان هستند.
بعضی ازخشونتهارامسیحیان«تعمیدیافته»انجام می دهند.
پاپ فرانسیسکوس گفت، وقتی که روزنامه می خواند «هر روز در ایتالیا خشونت است.» رهبر کاتولیکهای جهان گفت: «یکی دوست دخترش را می کشد، دیگری خشویش را و همه آن ها مسیحیان تعمید یافته هستند.» پاپ نتیجه گیری نمود که «من برابر قرار دادن اسلام و خشونت را درست نمی دانم.»
پاپ فرانسیسکوس با این اظهاراتش به سوالی پاسخ گفت که چرا در جریان روز جهانی جوانان پیوسته از "تروریسم" به طور عام سخن گفته است و هیچگاه از «تروریسم اسلامی» حرفی به میان نیاورده است.
پاپ بندیک۱۶(یوزف راتزینگر آلمانی) در سال ۲۰۰۵ میلادی به مقام کاتولیک های جهان رسیده بود
«پاپ» فعلی کیست
در پی استعفای پاپ بندیکت شانزدهم( یوزف راتزینگر)-بعداز۲هفته «خورخه ماریو برگوگلیو» ملقب به پاپ فرانسیس اول(۱۳۹۱اسفند۲۳) ۱۳مارس۲۰۱۳از طرف کاردینالهای اعظم واتیکان به عنوان رهبر جدید کاتولیکهای جهان انتخاب شد.
پاپ فرانسیس اول، متولد ۱۷ دسامبر ۱۹۳۶(۲۶ آذر۱۳۱۵) و اولین پاپی است که از آمریکای لاتین انتخاب میشود.
فرانسیس اول یکی از پنج فرزند یک کارگر راهآهن ایتالیایی الاصل است.
وی از سال ۱۹۹۸ اسقف بوینس آیرس بود و از سال ۲۰۰۱ به بعد به مقام کاردینالی دست یافت و به عنوان سر اسقف کلیسای کاتولیک آرژانتین خدمت کرد.
وی فلسفه، ادبیات و روانشناسی وشیمی خوانده است. پاپ فرانسیس دویست و شصت و ششمین پاپ محسوب میشود و رهبر یک میلیارد و دویست میلیون کاتولیک است.
وی عضو گروهی به نام «جزوئیت» است که یک گروه تاریخی مسیحی هستند که از جمله مسیحیان پیشرو در کلیسای کاتولیک محسوب میشوند و تاکید زیادی بر پاکسازی کلیسا از فساد مالی و اخلاقی دارند.
وی بالاترین رای را بعد از پاپ بندیکت شانزدهم کسب کرده است. وی یک محافظه کار روشنفکر و از جمله کاردینالهای حامی گفتوگوی بین ادیان است.
وی با ازدواج همجنس گرایان و استفاده زنان از وسایل پیشگیری از بارداری و سقط جنین مخالف است.
علیرغم این مخالفتها، گفته میشود که پاپ جدید کمی میانه روتر است و ممکن است از بعضی از نظرات محافظه کارانه کلیسا فاصله بگیرد.
گفته میشود پاپ فرانسیس(پاپ فرانچسکو)فرانسیس دوم- رهبر کاتولیکهای جهان کیست؟ بسیار ساده زیست است و کمکهای زیادی به فقرا میکند. زمانی که به عنوان کاردینال انتخاب شد و قصد داشت به واتیکان سفر کند به صدها نفری که قرار بود وی را در این سفر همراهی کنند توصیه کرد پول بلیط هواپیما را خرج فقرای آرژانتین کنند و به تنهایی عازم واتیکان شد.
دیداررئیس جمهورایران با پاپ درسفر آقای روحانی به ایتالیا۵بهمن۱۳۹۴
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز سه شنبه و در دومین روز از سفر خود به اروپا، در واتیکان با پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک های جهان دیدار و گفتگو کرد، دیداری که به عنوان بخشی از تلاش ایران برای حضور پررنگ تر در عرصه جهانی قلمداد می شود.
این اولین دیدار یک رئیس جمهوری ایران با پاپ از سال ۱۹۹۹ میلادی به شمار می رود. پاپ از روحانی به خاطر دیدارش که حدود ۳۹ دقیقه طول کشید تشکر و آرزوی صلح کرد، روحانی نیز از پاپ خواست تا برای او دعا کند./۰۶ بهمن ۱۳۹۴رادیوفردا
واما علت استعفای «پاپ بندیک شانزدهم»
برای اولینبار در ۶۰۰ سال تاریخ مسیحیت استعفااتفاق افتاده. اما پاپ یوزف راتزینگر آلمانی (Joseph Ratzinger) در پاپ بندیکت شانزدهم روز پنجشنبه ۲۸ فوریه (۹ اسفند ۱۳۹۱) از سمتش کنارهگیری میکند. استعفای پاپ که برای اولینبار در ۶۰۰ سال اخیر اتفاق میافتد، واتیکان را با مسائل غیرمعمولی مواجه کرده است.
دیدار۲پاپ(نبدیکت شانزدهم-سمت چپ+ فرانسیس اول-دراقامتگاه تابستانی پاپ«قلعه گاندولفو »
وی درنامهای، علت استعفای خود را کهولت سن و تحلیل قوای بدنی عنوان کرد
یکی از شایعاتی که درباره استعفای مرموز"بندیکت۱۶"مطرح است ، مطالعه انجیلی به نام انجیل «برنابا» مؤید پیامبر اکرم (ص) است اگرچه مسیحیت آن را جعلی می دانند و هر زمان این کتاب بمعرض فروش گذاشته شده بطرزموموزی میشود و این انجیلی است که نام مبارک حضرت رسول در آن بارها ذکر شده است.
وی اضافه کرد: این انجیل در سال ۲۰۰۰ میلادی توسط پلیس ترکیه از دست قاچاق فروشان پیدا شد و تاکنون در کشور ترکیه نگهداری میشود.
BBCدر۶ژانویه ۲۰۱۴(۱۶ دی ۱۳۹۲)می نویسد: من برای دیدار با فرانسیس آرینزه، کاردینال نیجریهای، به آپارتمان او رفتم که بر کلیسای سنپیتر مشرف است. او یکی از بلندپایهترین شخصیتهای کلیسای کاتولیک است و واتیکان را مثل کف دستش میشناسد.
در ماه مارس گذشته (اسفند ۱۳۹۱) حتی از او بهعنوان یکی از گزینههای احتمالی جانشینی پاپ بندیکت نام برده میشد. موقعی که پاپ بندیکت شخصا در محل اقامتش تصمیم خود برای استعفا را به شمار معدودی از مقامات ارشد کلیسا اطلاع داد، او یکی از حاضران جلسه بود. من موضوع جنجالها و رسواییهای پیش از اعلام ناگهانی تصمیم پاپ را پیش کشیدم و بطور خاص به ماجرای واتیلیکس اشاره کردم که در آن پائولو گابریله، پیشکار پاپ، اسناد محرمانهای را درباره کشمکش و جنگ قدرت در واتیکان فاش کرده بود. آیا این مسأله در استعفای پاپ تأثیرگذار بوده است؟ پاسخ او به این سوال برایم غیرمنتظره بود.
او گفت: "هر کسی میتواند برای خود حدسهایی بزند، چون برخی از این اسناد بهصورت پنهانی برداشته شدند. این شاید یکی از دلایل استعفا باشد. شاید هم از اینکه پیشکارش آن نامهها را افشا کرده، بسیار ناراحت شده باشد. تعداد نامهها آنقدر زیاد بود که یک خبرنگار بر اساس آنها کتاب نوشت. این هم میتواند یکی از دلایل باشد. انتظار ندارم از این اتفاق خوشحال شده باشد."
در واتیکان به اعضای جوان و جاهطلب کلیسا توصیه میشود که "بسیار گوش دهند، همه چیز را ببینند و هیچ چیز نگویند". اینکه چهره ارشدی مثل کاردینال آرینزه تا این حد از موضع رسمی کلیسا فاصله بگیرد، در نوع خود قابل توجه است.
پاپ بندیکت اساسا یک آموزگار، عالم الهیات و اندیشمند بود. یکی از نزدیکان او بهمن گفت که "برای او شرکت در یک سمینار یکهفتهای آموزش مدیریت حکم جهنم را داشت". از بخت بدش درست در زمانی بهعنوان پاپ انتخاب شد که کلیسا با خلاء قدرت روبرو بود، و در این فضا، به گفته یکی دیگر از مقامات کلیسا، شماری از اعضای ردههای میانی دستگاه اداری واتیکان (Roman curia) هریک برای خودشان به "بورژیاهای کوچک" (اشاره به خاندان بدنام بورژیا در ایتالیا در قرون پانزدهم و شانزدهم) تبدیل شده بودند.
لازم نیست در این مورد به حرف من اتکا کنید. این ارزیابی عالیترین منبع کلیسا و رهبر فعلی آن است. پاپ فرانسیس بدون پردهپوشی حرف میزند. او گفته: "دربار برای پاپ حکم جذام را دارد. او گفته که دستگاه اداری واتیکان دچار "خود شیفتگی" و "خود محوری" است. جوزف راتزینگر (نام اصلی پاپ بندیکت) با چنین چیزی سر و کار داشت. قلب کلیسای کاتولیک از سالهای آخر زمامداری پاپ ژان پل دوم به مرکز درگیری باندهای مختلف قدرت تبدیل شده بود. پائولو گابریله، پیشکار پاپ، هم میگفت هدفش از کپیبرداری و افشای اسناد محرمانه نشان دادن همین مسائل است.
بندیکت شانزدهم پیشکار سابقش پائولو گابریله را عفو کرد
اما گابریله گفت که رابطهاش با پاپ بندیکت مثل رابطه "پدر و پسر" بوده است. پس چرا بهگونهای رفتار کرد که معلوم بود اسباب شرمندگی مردی را فراهم میکند که به او بسیار نزدیک بود؟
کریستینا آرو، وکیل آقای گابریله، در حالی که تسبیحی بدست دارد، میگوید: "او گفته که
داخل واتیکان شاهد موارد بسیار زشتی بوده، و از جایی به بعد دیگر قادر به تحمل آن نبوده است.
او بهدنبال راهی برای فرار از این وضعیت بود. او میگوید شاهد دروغهای بسیاری بوده است. او معتقد بود که پاپ از بسیاری رویدادهای مهم بیخبر نگاه داشته میشود."
پائولو گابریله به اتهام "سرقت مکرر" مجرم شناخته شد و پیش از آنکه از سوی پاپ مورد عفو قرار گیرد، سه ماه زندانی بود. اما این پایان ماجرا نبود. رهبر کلیسا خواهان انجام تحقیقات در مورد کل ماجرا شد. سه کاردینالی که مسوول پیگیری موضوع شده بودند، گزارشی ۳۰۰ صفحهای ارائه کردند.
قرار بود این گزارش محرمانه بماند، اما یک روزنامه معروف ایتالیایی ادعا کرد که از محتوای آن باخبر شده است. در نتیجه افشاگریهای شرمآور بیشتری انجام شد وادعا شد که شبکهای از کشیشهای همجنسگرا در داخل واتیکان از "نفوذی ناشایست" برخوردارند. دردسرهای پاپ آلمانی ادامه داشت. در بسیاری از تحقیقات خبرنگاران، برای درک درست اتفاقات باید "رد پول" را گرفت. این قاعده در مورد واتیکان هم صادق است. یکی از تعجب برانگیزترین داستانهایی که با آنها روبرو شدیم، به صحنهای از مراسم سالانه بزرگداشت تولد مسیح در میدان سنپیتر مربوط میشد.
سالیان طولانی در واتیکان قراردادهایی به چند برابر قیمت بازار بسته میشد. وقتی یکی از اعضای کلیسا تصمیم گرفت برای اصلاح سیستم تلاش کند، برخی مقامات نزدیک به بندیکت شانزدهم، پاپ نگونبخت را تشویق کردند که به فرد مورد نظر ترفیع بدهد و او را برای مأموریت به جایی در ۶۰۰۰ کیلومتری رم بفرستد. در بانک واتیکان هم اتفاقات مشابهی افتاد و این موسسه چندین سال در کانون خبرهایی ناخوشایند برای کلیسای کاتولیک قرار داشت. این بانک قرار است به موسسات و نهادهای مذهبی در انتقال پول مورد نیاز به نقاط دورافتاده جهان کمک کند. اما بخش قابل توجهی از نقل و انتقالات آن با پول نقد انجام میشود و این مبالغ به نقاطی از کره زمین فرستاده میشوند که از نظر سیاسی بیثبات هستند، و تصور اینکه چه اتفاقات ناخوشایندی میتواند در نتیجه این کار رخ دهد، به نبوغ خاصی نیاز ندارد.
ظاهرا مقامات این بانک برخی تصمیمات اساسی را بدون اطلاع پاپ میگرفتند. اتوره گوتی تدسکی، رئیس سابق بانک، میخواست اصلاحاتی در آن انجام دهد، اما اعضای هیأت مدیره او را برکنار کردند و پاپ تنها زمانی از این موضوع مطلع شد که دیگر کار از کار گذشته بود. اخراج او درست در روزی انجام شد که بهخاطر بازداشت پائولو گابریله، همه رسانهها مشغول پوشش آن خبر بودند. بهگفته منشی خصوصی پاپ، او از شنیدن خبر برکناری رئیس بانک "کاملا غافلگیر" شده بود. آقای گوتی تدسکی یکی از اعضای سازمان اپوس دئی (Opus Dei) بود و تصور میشد رابطه نزدیکی با پاپ داشته باشد، اما نهایتا اینها هم به دادش نرسید. آیا همه این اتفاقات طاقت پاپ سالخورده را بهسر آورد؟خوب به این کلمات پدر روحانی فدریکو لومباردی، سخنگوی رسانهای پاپ، دقت کنید: "کلیسا به فردی با توان جسمی و معنوی بیشتر نیاز داشت که بتواند بر مشکلات و چالشهای اداره کلیسا در جهان همیشه در حال تغییر امروزی غلبه کند."/پایان گزارش بی بی سی
مدیریت سایت-پیراسته فر:بعیدبنظرمی رسد که بندیکت شانزدهم بعلت رسیدن به حقایق انجیل استعفاداده باشد،باتوجه به توهین این آقا به پیامبراسلام حضرت محمد(ص)،سخنرانی بی ادبانه اش .
***
«خورخه ماریو برگوگلیو» در ۱۱ مارس ۱۹۵۸ به جامعه «یسوعیها» وارد شد. سپس لیسانس را از کالج ماکسیمو سن خوزه در سن میگوئل دریافت کرد و پس از آن به تدریس ادبیات و روانشناسی در کالج دلا اینماکولادا در سانتافه و یونیورسیداد دل سالوادور در بوئنوس آیرس پرداخت. در سال ۱۹۶۷ مطالعه الهیات را به اتمام رساند و در ۱۳ دسامبر ۱۹۶۹ توسط سراسقف رامون خوزه کاستلانو به مقام کشیشی دست یافت. پس از آن به تدریس و مطالعه در فلسفه و الهیات ادامه داد و در مدرسه علوم دینی سن میگوئل به مقام استادی الهیات دست یافت. او برای رساله دکترای خود به مدرسه سن یورگن در آلمان رفت و پس از آن با عنوان رهبر معنوی به کوردوبا بازگشت.
در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۲ بعنوان دستیار اسقف بوینوس آیرس پذیرفته شد و در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۹۹۸ مقام سراسقفی بوئنوس آیرس و نماینده و مسئول کلیسای کاتولیک شرقی در آرژانتین شد.
«برگوگلیو «در ۲۱ فوریه ۲۰۰۱ لقب «کاردینال »را از پاپ ژان پل دوم دریافت کرد.
پاپ کیست؟
پاپ (papa) لقب رهبر کاتولیکهای جهان است. وی والاترین و مقدس ترین مقام مذهبی در کلیسای کاتولیک روم است که بالاترین مقام مذهبی در کلیسای کاتولیک محسوب میشود.
واژهٔ پاپ، معنای پدر در زبان لاتینی را میدهد. پایتخت پاپ کشور کوچک و سمبولیک واتیکان است. پاپ کنونی بندیکت شانزدهم خوانده میشود که پس از درگذشت ژان پل دوم به این مقام رسیدهاست.
بنیان «پاپی»
تاریخ شناسان کاتولیک و غیر کاتولیک به اتفاق میگویند که بنیان گذاری مقام پاپی به شکل امروزی، در قرنهای پس از ورود پیتر به رم در سال ۵۰ میلادی توسعه یافت. در طول اولین قرن کلیسای مسیح، پایتخت رم بعنوان مرکز مسیحیت شناخته میشد، زیرا توسط سنت پیتر بنا نهاده شده بود.
اولین انجمن کنستانتیناپول (۳۸۱ پس از میلاد) با قدرت اعلام کرد که برتری رم به اثبات رسیدهاست و پاپ لئوی اول در سال ۴۴۰ که پیروی از پاپ تبدیل به آئینی شدهاست که حضرت مسیح برای اولین بار به کشیش پیتر اهدا کرده بود.
عقایدکلیسا
عقاید دینی و اصول سنت کلیسای کاتولیک رم اینگونه میآموزد که تاسیس مقام پاپی در نوشتههای بابلی دستور داده شدهاست: : «ماتیوس(متا) ۱۶:۱۸-۱۹» و من به تو میگویم که تو پیتر( پطرس) هستی و در برابر این صخره من کلیسای خود را خواهم ساخت و دروازههای عالم اصوات بر آن پیروز نخواهند شد. من به تو کلید پادشاهی آسمان را خواهم داد، هر آنچه که تو در زمین اجباری کنی در آسمان اجباری خواهد بود و هر چه را که در زمین از دست بدهی، در آسمان از دست خواهی داد. اسم «پیتر» در اینجا به معنی صخرهاست و مرجع «کلید پادشاهی آسمان» کلیدهای نمادینی هستند که در میان سمبولهای کاتولیک پاپی پیدا میشوند."
اختیارات پاپ
اختیارات و قدرت پاپ در کلیسای کاتولیک توسط اولین انجمن واتیکان بطور قطع تعریف شده است و در قانون قطعی کلیسای مسیح به تاریخ 18 ژولای 1870 ثبت شده است.
فصل اول از این اسناد با عنوان «تاسیس برتری پاپی پیتر» اشاره می کند که با توجه به انجیل، گسترش عدل خداوند در تمامی کلیساها به پیتر مژده داده شده بود و توسط حضرت مسیح به او داده شده بود "هر کسی که بگوید پیتر توسط حضرت مسیح بعنوان سرآمد تمامی حواریون و سر کرده ی ملت مسیح انتخاب نشده و یا اعلام کند که صداقت و قضاوت و افتخار مستقیماً از عیسی مسیح به او نرسیده است، بگذارید مورد لعن و نفرین قرار گیرد."
مخالفین «کلیسای پیتر»مطرود وملعون هستند
فصل دوم قانون قطعی به نام " در دوام برتری پیتر در پاپ های رم" بیان می کند که سرور ما عیسی مسیح کلیسایی را در برابر صخره برای پیتر بنا نهاد که تا ابد قدرت مسیح باقی بماند و " اگر کسی بگوید که این بنا به دست حضرت مسیح ساخته نشده است، و پیتر باید جانشینانی در تمامی کلیسا داشته باشد و یا پاپ رم جانشین پیتر نیست، بگذارید مورد لعن و نفرین قرار گیرد."
برتری کلیسای واتیکان برهمه کلیساهای جهان
فصل سوم قانون قطعی به نام " در نیرو و شخصیت برتری پاپ رم" می گوید "تعریف مجمع کلیساهای جهانی در انجمن فلورانس که باید مورد اعتماد تمامی مسیحیان با ایمان باشد، اینست که پاپ رم و حواریون برتری بر تمامی دنیا دارند و پاپ رم جانشین پیتر است و جانشین حقیقی مسیح و رهبر کلیسا و پدر و معلم تمامی مردم مسیحی محسوب می شود " با قدرت خداوند، کلیسای رم دارای نیرویی عظیم است که بر تمامی کلیساها برتری دارد" و " ایمان و روحانیت، هر دو بر روی هم وسیله ای برای حفظ این نیرو و اطاعت صحیح از فرمان خداوند هستند."
قدرت «پاپ»
قدرت پاپ در قانون قطعی چنین تعریف شده است: او قاضی اعظم مومنین است، و تمامی موارد خاص باید تحت نظر او قضاوت شوند و هیچ قدرتی بالاتر از او نیست و هیچ کس نمی تواند قانوناً بر او پیشی بگیرد. ( پاپ قدرت برتر و کامل و قاطع و جهانی کلیسا است و او آزادانه از نیرویش استفاده می کند).
وقتی پاپ رم می گوید « اکس کاتورا» یعنی پاپ راهبر و معلم تمامی مسیحیان است و بخاطر اختیارات پاپی که دارد، آداب و شروط مومن بودن یا کافر بودن را تعریف می کند که تمامی کلیساها باید رعایت کنند،
او به کمک اهلی که به پیتر وعده داده شده بود، سقوط ناپذیر است. بنابراین چنین تعاریفی از پاپ های رُم غیر قابل تغییر است.
آموزه های« پاپ»
کلیسای کاتولیک می آموزد که هر موجودی برای نجات و رستگاری باید پیرو پاپ رم باشد. این آموزه گاهی به این صورت بیان می شود که خارج از کلیسا رستگاری وجود ندارد که توسط بسیاری از پاپها در طول قرنهای مختلف تائید شده است. پاپ ژان بیست و سوم گفته است: " هیچ کس نمی تواند در زمره ی پیروان عیسی مسیح قرار بگیرد مگر آنکه توسط پاپ رم رهبری شود و تنها با این کار بشریت نجات خواهد یافت."
پاپ پل ششم نیز می گوید: افراد خارج از کلیسا دارای روح مقدس نیستند. کلیسای کاتولیک به تنهایی پایه ی مسیح است و هر که از پایه جدا شود، جزو پیروان مسیح به شمار نمی آید.
معصومیت پاپ
بنا بر رأی شورای اول واتیکان که در سال ۱۸۷۰ میلادی تشکیل شد، احکام پاپ تنها در مواردی از خطا مصون هستند که به عنوان اظهارنظری عقیدتی درباره مسائل کلیسا مطرح شده باشند (ex cathedra)نه اینکه درهمه امورات زندگی خالی ازاشتباه باشد ،تقریبا همین سبکی که مراجع تفلیددراسلام است
پاپ ها درزمان «بازنشستگی»
واتیکان روز سهشنبه اعلام کرد که او با لقب پاپ امریتوس (Pope Emeritus) به معنای پاپ بازنشسته یا اسقف اعظم بازنشسته رم شناخته خواهد شد. او نام دوران صدارتش، یعنی بندیکت شانزدهم را هم حفظ میکند و بیشتر به جای اسم اصلیاش، یوزف راتزینگر، از این عنوان استفاده خواهد کرد.
او همچنان «حضرت بندیکت شانزدهم» خطاب خواهد شد، درست مثل روسای جمهور که بعد از پایان دوره ریاستشان هم با عنوان «رئیسجمهوری» خطاب میشوند.
«امریتوس» به معنای «بازنشسته» یک واژه رومی است
که ریشه لغوی آن به معنای «پایان دوره خدمت» است.
بندیکت شانزدهم پیش از تقدیم استعفایش در ساعت ۸ شب پنجشنبه۲۸ فوریه۲۰۱۳ (۱۰ اسفند ۱۳۹۱) به وقت محلی (۷ شب به وقت گرینویچ) با هلیکوپتر واتیکان را ترک میکند، اما حدود سه ماه دیگر به آنجا برمیگردد و در اقامتگاه جدیدش ساکن میشود.
اقامتگاه جدید او بنام «ماتر اکلسیا» (Mater Ecclesiae) که قبلا صومعه بوده است، در گوشه جنوب غربی واتیکان قرار دارد.
پاپ های بازنشسته از مقرری بازنشستگی استفاده خواهندکردد.
و همچنان از بیمه خدمات درمانی سخاوتمندانه واتیکان برخوردار خواهد بود و پزشکانی که در حال حاضر مراقب شرایط جسمانی او هستند، احتمالا در آینده هم او را تحت نظر خواهند داشت.
ممکن است گروه کوچک «راهبه»های آلمانی که در دوران صدارت بندیکت شانزدهم به کارهایش رسیدگی میکردند هم به کارشان ادامه دهند.
اما مطابق قوانین کلیسا، هر ناحیهای که تحت سرپرستی یک «اسقف» قرار دارد، بعد از بازنشستگی او باید اسباب رفاه و راحتی او را فراهم کند
«انگشتر طلای پاپ» که به آن «انگشتر ماهیگیر» هم گفته میشود، بعد از کنارهگیری او به کمک چُکش نقرهای ویژهای خُرد خواهدشد.
پاپ بندیکت شانزدهم روز پنجشنبه ۲۸ فوریه۲۰۱۳ (۱۰ اسفند ۱۳۹۱) از سمتش کنارهگیری میکند. استعفای پاپ که برای اولینبار در ۶۰۰ سال اخیر اتفاق میافتد، واتیکان را با مسائل غیرمعمولی مواجه کرده است.
سلسه« مراتب» کلیسای کاتولیک
سلسه مراتب روحانیونی که در کلیسای کاتولیک روم خدمت می کنند، عبارت است از:
پاپ
رهبر کلیسا، وی در واتیکان مستقر است، کاتولیکها اعتقاد دارند پاپ در تعریف موضوعات ایمانی و اخلاقی خطاناپذیر و معصوم است.
کاردینال
توسط پاپ منصوب می شود، ۱۷۸ کاردینال در سراسر دنیا وجود دارد، عدهای از این کاردینالها شورای کاردنیالهای انتخاب پاپ را تشکیل میدهند و به عنوان مشاور پاپ محسوب میشوند و در زمان مرگ او پاپ جدید را انتخاب میکنند.
اسقف اعظم
اسقف اعظم، اسقفی است که در قلمرو ناحیه زیر نظر اسقف در شهرهای اصلی به کلیسا خدمت میکند که این ناحیه قلمرو زیر نظر اسقف اعظم نیز نامیده میشود. یک کاردینال میتواند اسقف اعظم نیز باشد.
اسقف
اسقف همانند کشیش در یک جا مستقر بوده و آموزگار اصول تعلیمی کلیساست و بر کار کشیشان نظارت دارد.
کشیش
سرپرست انجام کارها و مراسم عبادی از جمله عشای ربانی، تعمید و ازدواج است.
دیکون
این مقام کلیسا یک درجه پایینتر از کشیش است و به کسی گفته میشود که برای کشیش شدن آماده میشود. در کلیسای پروتستان به این مقام شماس گفته میشود و کشیش را برای امور غیر نیایشی یاری میکند. یک دیکون همیشگی میتواند ازدواج کند و در اجرای برخی از آداب و رسوم دینی به کشیش کمک کند.
مسئولیتها و مراتب کلیسای کاتولیک
کاردینالها
در کلیسای کاتولیک روم کاردینال شخص عالی مقامی است که در دومین مقام پس از پاپ قرار دارد. واژه کاردینال از ریشه لاتین cardo به معنای پاشنه مشتق شده است، چرا که کاردینالها به عنوان لولای در کلیسا به شمار میروند. روی هم رفته، کاردینالها شورای سری کاردینالهای انتخاب پاپ را تشکیل میدهند.
کاردینالها به سه درجه تقسیمبندی میشوند
کاردنیال اسقفها
کاردینال کشیشها
کاردینال دیکونها
بعضاً کاردینالهای درشورای کلیسا ویابه عنوان «پرنسهای کلیسا» فعالیت می کنند.
این طبقه از روحانیان کاتولیک مهمترین «مشاوران پاپ» هستند و بسیاری از آنها در سازمان اداری واتیکان مشغول فعالیت بوده و بر اداره مقر پاپ نظارت دارند.
خبرگان پاپی
علاوه بر این، آنها مسئول انتخاب پاپها هستند و عدهای از آنها در فاصلهای که پاپ از دنیا میرود و تا انتخاب پاپ بعدی مسئولیت کلیسا را بر عهده دارند.
یک کاردینال از امتیازات بسیاری برخوردار است.
اگر «کاردنیال اسقف» نباشد، امتیازات تشریفاتی که اسقفها از آن برخوردارند، به وی اعطا میشود که در آن میان میتوان به رفتن به درجه بالاتر و گذاشتن کلاه چهار کوهانه و زوکتو بر سر اشاره کرد.
از قرن ۱۳ کاردینالها با لباس رسمی قرمز رنگشان شناخته میشوند که این رنگ نماد اشتیاق آنها برای مرگ در راه ایمان در صورت لزوم است. کاردینالها همچنین بالای نشان خود کلاه لبهدار و منگولهدار بزرگی به نام galero قرار میدهند که نماد باستانی ادارهای است که در آن خدمت میکنند. از سال ۱۶۳۰، کاردینال به عنوان یک لقب محسوب میشود که درست پس از نام خانوادگی آنها قرار گرفته و جزئی از نام آنها تلقی میشود و پیش از آن واژه Eminence را به کار میبرند که به معنای عالی مرتبه است. مانند عالی جناب تئودور کاردینال مک کریک، استقف واشنگتن.
انتخاب"پاپ"درگذشته وحال
کاردینالها همیشه در طول تاریخ پاپ را انتخاب نمیکردند، بلکه انتخاب پاپ در اصل به عهده مردم رم بود، اما طی قرون وسطی انتخاب پاپ به کاردینالها واگذار شد. پاپ میتواند اعضای شورای کاردنیالهای انتخاب پاپ را تغییر دهد، در حقیقت در گذشته شورای اسقفهای کلیسا این اقدام را صورت میدادند. علاوه بر کاردینالهایی که نام آنها عنوان شده، پاپ ممکن است کاردینالهایی داشته باشد که تنها خود از آنها خبر داشته باشد و حتی خود کاردینال هم از ترفیع خود مطلع نباشد. اگر شرایط مساعد باشد و جان کاردینال در امنیت باشد، پاپ میتواند نام او را عنوان کند، اگر پاپ پیش از برملا کردن نام کاردینال سری از دنیا برود، مرتبه کاردینال بودن شخص مذکور از بین میرود.
پاپ ژان پل دوم، در سال ۲۰۰۳، ۳۱ کاردینال را به کاردینالهای شورای کلیسایی افزود و تعداد کاردینالهای این شورا را به ۱۳۵ از ۱۹۴ کاردینال شورای انتخاب پاپ رساند. در سال ۲۰۰۵ تعداد کاردینالهای شورای انتخاب پاپ به ۱۱۷ نفر رسید.
اسقف اعظم
در مسیحیت، اسقف اعظم، اسقف ترفیع یافتهای است که رئیس یک قلمرو خاص زیر نظر اسقف است که از نظر اندازه، تاریخ و یا هر دو، ناحیه کلیسایى زیر نفوذ اسقف اعظم نامیده میشود. زمانی که یک اسقف، اسقف اعظم میشود، هیچ آداب خاصی درباره او صورت نمیگیرد، اما زمانی که فرد به درجه اسقفی نائل میشود، طی مراسم ویژهای منصوب میشود.
اسقف اعظم الزاما قدرت بیشتری از اسقفها ندارد، اما مسئولیت قلمروهایی را در اختیار دارد که بلند آوازهتر و مشهورتر است. اسقف اعظم نمیتواند ردایی را که پاپ و کاردینالها برتن میکنند، بپوشد. برخی به صورت نادرست سنت تیموتی و تیتوس شاگران سنت پل را به عنوان اولین اسقفان اعظم کلیسا معرفی کردهاند. احتمالا آنها اسقف اعظم اما در معنای وسیعتر بودهاند، یکی از آنها اسقف اعظم آسیای صغیر و دیگری اسقف اعظم جزیره کرت بوده است.
اسقف
اسقفها در میان رهبران کلیسای کاتولیک و کلیسای ارتدکس شرقی از اهمیت ویژهای برخوردارند. اسقفها عموماً مسئول هدایت منطقهای هستند که بسیار پرجمعیت است. مقام اسقفی در مناطقی که از ابتدا به مسیحیت روی آوردند، بویژه اطراف دریای مدیترانه کوچکتر از همین مقام در مناطقی است که بعدها به مسیحیت روی آوردند که در آن میان میتوان به شمال و مرکز اروپا و مناطقی که پیشتر مستعمره ابرقدرتها بودند، اشاره کرد.
اسقفهای خاص دارای مسئولیتهای جداگانهای هستند. اسقف اعظم، اسقفی است که مسئول ناحیه کلیسایى زیر نفوذ اسقف اعظم است که از مناطق پرآوازه به شمار میرود. عنوان اسقف اعظم تنها تشریفاتی است و هیچ آداب و رسوم خاصی را همراه خود ندارد. این در شرایطی است که برخی از اسقفها، اسقف مناطق پرجمعیت و مهم نیز هستند. اسقف شهرهای بزرگ، اسقف اعظمی است که در شهری خدمت میکند که وابسته به کلیساست. در برخی مواقع اسقفها رئیس کلیسا خودمختار هستند.
گاهی از عنوان کشیش ارشد استفاده میشود که این عنوان به اسقف کهنترین کلیسای یک ملت اطلاق میشود. گاهی اسقف های شهرهای بزرگ و مهم نیز این عنوان را با خود دارند، اما در کل این عنوان تشریفاتی است،تنها یک اسقف میتواند اسقف، کشیش و دیکون منصوب کند.
پاپ، علاوه بر این که اسقف شهر رم و رهبر کلیسای کاتولیک است، عنوان کشیش ارشد کلیسای کاتولیک لاتین را نیز با خود دارد.
در آیین کلیسای کاتولیک رم و همچنین ارتدکس، کلیسای جامع یک قلمرو زیر نظر اسقف جایگاه ویژهای دارد که تنها برای استفاده اسقف در نظر گرفته شده است. این جایگاه متعلق به اسقف کلیسای جامع است که از آن به عنوان تخت اسقف نیز یاد میشود.
اسقفهای کاتولیک، ارتدکس و انگلیکان مدعیاند که جانشینان حواریون عیسی(ع) هستند. البته از زمانی که حکم رسمی پاپ لئو سیزدهم در سال ۱۸۹۶ صادر شد، کلیسای کاتولیک رم اصرار دارد که فرقه انگلیکان غیر معتبر است، چرا که این فرقه چگونگی منصوب کردن رهبران کلیسای خود را تغییر داده است. کلیسای کاتولیک رم منصوب شدن اسقفها، کشیشها و دیکونهای کلیساهای ارتدکس را معتبر میداند.
کشیش
این واژه از لحاظ ریشهشناسی از بزرگتر و ارشد گرفته شده و معنی sacerdos را در خود دارد که در زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی هیچ معادلی ندارد. کشیش مجری نیایش الهی و به ویژه بلند مرتبه ترین اقدام نیایش یعنی از خودگذشتگی است. در این شرایط هر دینی دارای کشیش است که به عنوان واسطه ای میان مردم و خداوند قرار می گیرد.
در قرون و سالهای متمادی کشیش ها با یکدیگر تفاوت های بسیاری دارند : کشیش ها به صورت نادرستی توسط کشیش های پایین تر از خود منصوب می شوند، ممکن بود به هر طبقه و کاستی تعلق داشته باشند، به طبقه روحانی و یا دیگر شهروندان، ممکن بود عضو یک سلسه سران روحانی و با برعکس کشیشی به صورت مستقل باشد، در نهایت شیوه های به خدمت گرفتن کشیش ها، آدابی که به واسطه آن آنها به قدرت می رسیدند، مقامی که آنها را دارای صلاحیت می کرد ممکن بود با یکدیگر تفاوت داشته باشند اما، در میان تمام این تفاوتهای تصادفی، یک ایده بنیادی که در تمام ادیان به صورت مشترک وجود دارد این است که کشیش کسی است که به نحوی معتبر انتخاب می شود تا به نام جامعه و حتی جامعه خانواده به خداوند ادای احترام کرده و او را تکریم نماید و قربانی کند.
در قوانین مسیحیت مقام کشیشی برای اجرای مراسم عبادی الهی است، که مهمترین اقدام آن آیین عشای ربانی است. این کشیش دو درجه دارد، درجه کامل و تمام و درجه ناتمام. درجه اول متعلق به اسقف است. اسقف در حقیقت یک کشیش است او مراتب کشیشی را گذرانده و تمام رسوم دینی را کامل کرده است. درجه دوم متعلق کشیش است، که به واسطه این مقام او قدرت ارائه قربانی ( به طور مثال آیین عشای ربانی و نان و شرابی که در این مراسم خورده می شود) را به دست می آورد، و می تواند گناهان را ببخشد، تقدیس کند، موعظه کند، و به طور کل وظایف عبادی را انجام داده و کارکردهای کشیشی خود را تحقق بخشد.
در سنت شرقی و رومی، تنها مردان می توانند کشیش شوند، قانوناً تنها مردهای بالای ۳۰ سال می توانند کشیش شوند، اگرچه با تشخیص اسقف می توان استثناتی نیز لحاظ کرد . به عنوان یک قانون کلی، کشیش ها در آیین کاتولیک نمی توانند ازدواج کنند، اما مردان متأهل می توانند کشیش شوند و این امر نیز مستلزم قوانین خاصی است.
در بیشتر سنت های مسیحی لباس کشیش با دیگر اقشار جامعه تفاوت دارد. در مسیحیت غربی کشیش ها لباس بلند سیاه با یقه سفیدی می پوشند. کشیش ها در حین انجام مراسم های عبادی لباس های خاصی می پوشند. این لباس ها درهر سنتی آنقدر متفاوت است که موارد عمومی درباره آنها وجود ندارد. در این میان می توان به لباس بلند و سفید کشیش ها، ردای سفید که در مراسم رسمی پوشیده می شود و روپوش کشیش ها اشاره کرد.
دیکون
دیکون،مقام دیکون در مذاهب کاتولیک روم، انگلیکن، ارتدوکس شرقی، کاتولیک روم وجود دارد.
واژه دیکون از واژه یونانی (diakonos) گرفته شده است که معمولاً به عنوان خادم ترجمه می شود. مقام دیکون از انتخاب هفت مرد که سنت استفان نیز در میان آنها بوده برای کمک به کشیش در زمان های اولیه کلیسا سرچشمه گرفته است. در کلیساهای کاتولیک روم، انگلیکن، و ارتدوکس، دیکون ها به کشیش در کارهای کشیشی و وظایف اجرایی خود کمک می کنند. دیکون ها اصولا برای کمک به کشیش ها و آماده کردن آنها برای اجرای مراسم منصوب می شوند . دیکون های در مراسم عبادی نقش خاصی برعهده دارند وظیفه اصلی آنها خواند انجیل و کمک کرده به اجرای مراسم عشای ربانی است.
در کلیسای کاتولیک روم، دیکون ها معمولا از رو پوش بلندی با آستین های کوتاه استفاده می کنند. در کلیسای کاتولیک روم و کلیساهای انگلیکن، دیکون ها اغلب به صورت مستقیم با کشیش کار کرده، خارج از کلیسا فعالیت می کنند و کارهای جانبی کلیسا را انجام می دهند. در عصر مدرن منصوب کردن کسی به سمت دیکون به عنوان تشریفاتی در مراحل پیش از کشیشی به شمار می رود. اگرچه در سالهای اخیر کسانی که می خواهند همواره دیکون بوده و کشیش نشوند، نقشهای مجزایی داشته و به رسمیت شناخته شده اند.
***
توصیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خبرگزاری مهر(۲۴ فروردین ۱۳۸۴ )درباردرجان ومراتب کلیسا رااینگونه می نویسد:
كاردينال : توسط پاپ منصوب مي شود، 178 كاردينال در سراسر دنيا وجود دارد، عده اي از اين كاردينال ها شوراي كاردنيالهاي انتخاب پاپ را تشكيل مي دهند و به عنوان مشاور پاپ محسوب شده و در زمان مرگ او پاپ جديد را انتخاب مي كنند.
اسقف اعظم : اسقف اعظم، اسقفي است كه در قلمرو ناحيه زير نظر اسقف در شهرهاي اصلي به كليسا خدمت مي كند كه اين ناحيه قلمرو زير نظر اسقف اعظم نيز ناميده مي شود. يك كاردينال مي تواند اسقف اعظم نيز باشد.
اسقف: اسقف همانند كشيش در يك جا مستقر بوده و آموزگار اصول تعليمي كليسا است و بر كار كشيشان نظارت دارد.
كشيش : سرپرست انجام كارها و مراسم عبادي از جمله عشاي رباني، تعميد و ازدواج است.
ديكون : اين مقام كليسا يك درجه پايين تر از كشيش است و براي كشيش شدن آماده مي شود. در كليساي پروتستان به اين مقام شماس گفته مي شود و كشيش را براي امور غير نيايشي ياري مي كند. يك ديكون هميشگي مي تواند ازدواج كند و در اجراي برخي ازآداب و رسوم ديني به كشيش كمك كند.
كاردينال ها
كاردينال : در كليساي كاتوليك روم كاردينال شخص عالي مقامي است كه دومين مقام پس از پاپ قرار دارد. واژه كاردينال از ريشه لاتين cardo به معناي پاشنه درمشتق شده است، چرا كه كاردينال ها به عنوان لولا كليسا به شمار مي روند. روي هم رفته، كاردينال ها شوراي سري كاردينال هاي انتخاب پاپ را تشكيل مي دهند. كاردينال ها به سه درجه تقسيم بندي مي شوند، كاردنيال اسقف ها، كاردينال كشيش ها و كاردينال ديكون ها. پاپ كاردينال هاي تازه اي نيز منصوب كرده است كه كاردينال هاي شوراي كليسايي ناميده مي شوند. در برخي مواقع از كاردينال ها به عنوان "پرنس هاي كليسا" نام برده مي شود. اين طبقه ار روحانيون كاتوليك مهمترين مشاوران پاپ هستند و بسياري از آنها در سازمان اداري واتيكان مشغول فعاليت بوده و بر اداره مقرپاپ نظارت دارند. علاوه بر اين، آنها مسئول انتخاب پاپها هستند و عده اي از آنها در فاصله اي كه پاپ از دنيا مي رود و تا انتخاب پاپ بعدي مسئوليت كليسا را برعهده دارند.
يك كاردينال از امتيازات بسياري برخوردار است. اگر كاردنيال اسقف نباشد، امتيازات تشريفاتي كه اسقف ها از آن برخوردارهستند به وي اعطا مي شود كه در آن ميان مي توان به رفتن به درجه بالاتر و گذاشتن كلاه چهار كوهانه و زوكتو برسر اشاره كرد. از قرن 13 ، كاردينال ها با لباس رسمي قرمز رنگشان شناخته مي شوند، كه اين رنگ نماد اشتياق آنها براي مرگ در راه ايمان در صورت لزوم است. كاردينال ها همچنين بالاي نشان خود كلاهي لبه دار و منگوله دار بزرگي به نام galero قرار مي دهند كه نماد باستاني اداره اي است كه در آن خدمت مي كنند. از سال 1630، كاردينال به عنوان يك لقب محسوب مي شود كه درست پس از نام خانوادگي آنها قرار گرفته و جزئي از نام آنها تلقي مي شود و پيش از آن واژه Eminence را قرار مي دهند كه به معناي عالي مرتبه به كار مي رود. همچون، عالي جناب تئودور كاردينال مك كريك، استقف واشنگتن.
كاردينال ها هميشه در طول تاريخ پاپ را انتخاب نمي كردند، بلكه انتخاب پاپ دراصل به عهده مردم رم بود، اما در طي قرون وسطي انتخاب پاپ به كاردينال ها واگذار شد. پاپ مي تواند اعضاي شوراي كاردنيال هاي انتخاب پاپ را تغيير دهد، در حقيقت در گذشته شوراي اسقف هاي كليسا اين اقدام را صورت مي دادند. علاوه بر كاردينال هايي كه نام آنها عنوان شده، پاپ ممكن است كاردينال هايي داشته باشد كه تنها خود از آنها خبر داشته باشد و حتي خود كاردينال هم از ترفيع خود مطلع نباشد. اگر شرايط مساعد باشد و جان كاردينال در امنيت باشد، پاپ مي تواند نام او را عنوان كند، اگر پاپ پيش از برملا كردن نام كاردينال سري از دنيا برود مرتبه كاردينال بودن شخص مذكور از بين مي رود.
پاپ ژان پل دوم، در سال 2003، 31 كاردينال را به كاردينال هاي شوراي كليسايي افزود وتعداد كاردينالهاي اين شورا را به 135 از 194 كاردينال شوراي انتخاب پاپ رساند. در سال 2005 تعداد كاردينال هاي شوراي انتخاب پاپ به 117 نفر رسيد.
اسقف اعظم
اسقف اعظم: در مسيحيت، اسقف اعظم، اسقف ترفيع يافته اي است كه رئيس يك قلمرو خاص زير نظراسقف است كه از نظر اندازه، تاريخ و يا هر دو ، ناحيه كليسايى زير نفوذ اسقف اعظم ناميده مي شود. زماني كه يك اسقف اسقف اعظم مي شود، هيچ آداب خاصي درباره او صورت نمي گيرد، اما زماني كه فرد به درجه اسقفي مي شود، طي مراسم ويژه اي منصوب مي شود.
اسقف اعظم الزاما قدرت بيشتري ازاسقف ها ندارد اما مسئوليت قلمروهايي را در اختيار دارند كه بلند آوازه تر و مشهور تر است. اسقف اعظم نمي تواند ،ردايي كه پاپ و كاردينال ها برتن مي كنند را بپوشد. برخي ها به صورت نادرست سنت تيموتي و تيتوس شاگران سنت پل را به عنوان اولين اسقفان اعظم كليسا معرفي كرده اند. احتمالا آنها اسقف اعظم اما در معناي وسيع تربوده اند، يكي ازآنها اسقف اعظم آسياي صغير وديگراسقف اعظم جزيره كرت بوده است.
اسقف
اسقف: اسقف ها در ميان رهبران كليساي كاتوليك، كليساي ارتدوكس شرقي از اهميت ويژه اي برخوردارهستند. اسقف ها عموماً مسئول هدايت منطقه اي هستند كه بسيار پرجمعيت است. مقام اسقفي در مناطقي كه از ابتدا به مسيحيت روي آوردند به ويژه اطراف درياي مديترانه كوچك تر ازهمين مقام در مناطقي است كه بعدها به مسيحيت روي آوردند كه در آن ميان مي توان به شمال و مركز اروپا و مناطقي كه پيشتر مستعمره ابرقدرت ها بودند اشاره كرد.
اسقف هاي خاص داراي مسئوليت هاي جداگانه اي هستند. اسقف اعظم اسقفي است كه مسئول ناحيه كليسايى زير نفوذ اسقف اعظم است كه از مناطق پرآوازه به شمار مي رود، عنوان اسقف اعظم تنها تشريفاتي است و هيچ آداب و رسوم خاصي را همراه خود ندارد. اين در شرايطي است كه برخي از اسقف هاي اسقف مناطق پرجمعيت و مهم نيز هستند. اسقف شهرهاي بزرگ، اسقف اعظمي است كه در شهر خدمت مي كند كه وابسته به كليسا است. در برخي مواقع اسقف ها رئيس كليسا خود مختارهستند.
گاهي از عنوان كشيش ارشد استفاده مي شود كه اين عنوان به اسقف كهن ترين كليساي يك ملت اطلاق مي شود. گاهي اسقفان شهرهاي بزرگ ومهم نيز اين عنوان را با خود دارند، اما در كل اين عنوان تشريفاتي است.
تنها يك اسقف مي تواند اسقف، كشيش و ديكون منصوب كند. پاپ، علاوه بر اين كه اسقف شهر رم و رهبر كليسا كاتوليك است، عنوان كشيش ارشد كليساي كاتوليك لاتين را نيز با خود دارد. در آيين كليساي كاتوليك روم و همچنين ارتدوكس، كليساي جامع يك قلمرو زير نظر اسقف جايگاه ويژه اي دارد كه تنها براي استفاده اسقف در نظر گرفته شده است. اين جايگاه متعلق به اسقف كليسا جامع است كه از آن به عنوان تخت اسقف نيز ياد مي شود.
اسقف هاي كاتوليك، ارتدوكس و انگليكان مدعي بوده كه آنها جانشينان حواريون عيسي (ع) هستند. اگرچه، از زماني كه حكم رسمي پاپ لئو سيزدهم در سال 1896 صادر شد، كليساي كاتوليك روم اصرار دارد كه فرقه انگليكان غير معتبر است ، چرا كه اين فرقه چگونگي منصوب كردن رهبران كليساي خود را تغيير داده است. كليساي كاتوليك روم منصوب شدن اسقف ها، كشيش ها و ديكون هاي كليسا هاي ارتدوكس را معتبر مي داند.
كشيش
كشيش : اين واژه از لحاظ ريشه شناسي از بزرگتر و ارشد گرفته شده و معني sacerdos را در خود دارد كه درزبانهاي انگليسي، فرانسه وآلماني هيچ معادلي ندارد. كشيش مجري نيايش الهي و به ويژه بلند مرتبه ترين اقدام نيايش يعني از خودگذشتگي است. در اين شرايط هر ديني داراي كشيش است كه به عنوان واسطه اي ميان مردم و خداوند قرار مي گيرد.
در قرون و سالهاي متمادي كشيش ها با يكديگر تفاوت هاي بسياري دارند : كشيش ها به صورت نادرستي توسط كشيش هاي پايين تر از خود منصوب مي شوند، ممكن بود به هر طبقه و كاستي تعلق داشته باشند، به طبقه روحاني و يا ديگر شهروندان، ممكن بود عضو يك سلسه سران روحاني و با برعكس كشيشي به صورت مستقل باشد، در نهايت شيوه هاي به خدمت گرفتن كشيش ها، آدابي كه به واسطه آن آنها به قدرت مي رسيدند، مقامي كه آنها را داراي صلاحيت مي كرد ممكن بود با يكديگر تفاوت داشته باشند اما، در ميان تمام اين تفاوتهاي تصادفي، يك ايده بنيادي كه در تمام اديان به صورت مشترك وجود دارد اين است كه كشيش كسي است كه به نحوي معتبر انتخاب مي شود تا به نام جامعه و حتي جامعه خانواده به خداوند اداي احترام كرده و او را تكريم نمايد و قرباني كند.
در قوانين مسيحيت مقام كشيشي براي اجراي مراسم عبادي الهي است، كه مهمترين اقدام آن آيين عشاي رباني است. اين كشيش دو درجه دارد، درجه كامل و تمام و درجه ناتمام. درجه اول متعلق به اسقف است. اسقف در حقيقت يك كشيش است او مراتب كشيشي را گذرانده و تمام رسوم ديني را كامل كرده است. درجه دوم متعلق كشيش است، كه به واسطه اين مقام او قدرت ارائه قرباني ( به طور مثال آيين عشاي رباني و نان و شرابي كه در اين مراسم خورده مي شود) را به دست مي آورد، و مي تواند گناهان را ببخشد، تقديس كند، موعظه كند، و به طور كل وظايف عبادي را انجام داده و كاركردهاي كشيشي خود را تحقق بخشد.
در سنت شرقي و رومي، تنها مردان مي توانند كشيش شوند، قانوناً تنها مردهاي بالاي 30 سال مي توانند كشيش شوند، اگرچه با تشخيص اسقف مي توان استثناتي نيز لحاظ كرد . به عنوان يك قانون كلي، كشيش ها در آيين كاتوليك نمي توانند ازدواج كنند، اما مردان متأهل مي توانند كشيش شوند و اين امر نيز مستلزم قوانين خاصي است.
در بيشتر سنت هاي مسيحي لباس كشيش با ديگر اقشار جامعه تفاوت دارد. در مسيحيت غربي كشيش ها لباس بلند سياه با يقه سفيدي مي پوشند. كشيش ها در حين انجام مراسم هاي عبادي لباس هاي خاصي مي پوشند. اين لباس ها درهر سنتي آنقدر متفاوت است كه موارد عمومي درباره آنها وجود ندارد. در اين ميان مي توان به لباس بلند و سفيد كشيش ها، رداي سفيد كه در مراسم رسمي پوشيده مي شود و روپوش كشيش ها اشاره كرد.
ديكون
ديكون: مقام ديكون در مذاهب كاتوليك روم، انگليكن، ارتدوكس شرقي، كاتوليك روم وجود دارد.
واژه ديكون از واژه يوناني (diakonos) گرفته شده است كه معمولاً به عنوان خادم ترجمه مي شود. مقام ديكون از انتخاب هفت مرد كه سنت استفان نيز در ميان آنها بوده براي كمك به كشيش در زمان هاي اوليه كليسا سرچشمه گرفته است. در كليساهاي كاتوليك روم، انگليكن، و ارتدوكس، ديكون ها به كشيش در كارهاي كشيشي و وظايف اجرايي خود كمك مي كنند. ديكون ها اصولا براي كمك به كشيش ها و آماده كردن آنها براي اجراي مراسم منصوب مي شوند . ديكون هاي در مراسم عبادي نقش خاصي برعهده دارند وظيفه اصلي آنها خواند انجيل و كمك كرده به اجراي مراسم عشاي رباني است.
در كليساي كاتوليك روم، ديكون ها معمولا از رو پوش بلندي با آستين هاي كوتاه استفاده مي كنند. در كليساي كاتوليك روم و كليساهاي انگليكن، ديكون ها اغلب به صورت مستقيم با كشيش كار كرده، خارج از كليسا فعاليت مي كنند و كارهاي جانبي كليسا را انجام مي دهند. در عصر مدرن منصوب كردن كسي به سمت ديكون به عنوان تشريفاتي در مراحل پيش از كشيشي به شمار مي رود. اگرچه در سالهاي اخير كساني كه مي خواهند همواره ديكون بوده و كشيش نشوند، نقشهاي مجزايي داشته و به رسميت شناخته شده اند.